الگوی سرریز دانش در میان شرکتهای دانشبنیان نانو و بایو فناوری | ||
علوم و فنون مدیریت اطلاعات | ||
مقاله 3، دوره 10، شماره 4، دی 1403، صفحه 73-102 اصل مقاله (3.85 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22091/stim.2024.10033.2025 | ||
نویسندگان | ||
مرضیه تهم1؛ صدیقه محمد اسماعیل* 2؛ فاطمه نوشین فرد3 | ||
1دانشجوی دکتری، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
2دانشیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران | ||
3دانشیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
چکیده | ||
هدف: سرریز دانش مزیت فکری است که از طریق تبادل اطلاعات به دست میآید، و در ازای آن هیچ پاداش مستقیمی به تولیدکننده داده نمیشود، یا پاداش داده شده کمتر از ارزش دانش تولید شده است. در واقع سرریزدانش به عنوان موقعیتی است که یک شرکت از تلاشهای تحقیق و توسعه یک بنگاه اقتصادی دیگر بدون پرداخت پاداش قابل توجهی که به آن بنگاه اقتصادی بپردازد، بهره میبرد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی سرریز دانش در میان شرکتهای دانشبنیان نانو و بایو فناوری بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهشهای کاربردی، با روش کیفی بوده که ماهیت اکتشافی دارند. همچنین این پژوهش از نظر هدف بنیادی است که با تحلیل کیفی آمیخته با طرح اکتشافی متوالی انجام شد. در طرحهای تحقیق آمیخته اکتشافی، پژوهشگر درصدد کشفی عمیق درباره موقعیت نامعین میباشد و برای این منظور ابتدا به گردآوری دادههای کیفی میپردازد. بنابراین، برای انجام این طرح، در مرحله اول برای شناسایی مؤلفههای سرریز دانش در میان شرکتهای دانشبنیان نانو و بایو فناوری، با استفاده از نظریه دادهبنیاد و انجام مصاحبه بر مبنای نمونهگیری نظری، ابعاد گوناگون این فرایند شناخته شد. در این پژوهش با استفاده از نظریه دادهبنیاد و انجام مصاحبه، مؤلفههای سرریز دانش استخراج گردید. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان، کارآفرینان و مدیران شرکتهای دانشبنیان نانو و بایو فناوری بود. روش نمونهگیری هدفمند بوده و در نهایت براساس اشباع نظری، 12 نفر به عنوان نمونه شرکت کردند. از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و کسب توافق لازم، ابعاد، مؤلفهها، و شاخصهای نهایی برای الگوی سر ریز دانش شناسایی و تعیین شد. برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی (روایی صوری و محتوایی کیفی) پژوهش و به منظور اطمینان از دقیق بودن یافتهها از دیدگاه پژوهشگر، مشارکتکنندگان یا خوانندگان گزارش پژوهش، اقداماتی از قبیل بازبینی توسط اعضاء، بررسی همکار، تجربه و سوابق اساتید راهنما و مشاور، تجربه چندین ساله در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی و مدیریت دانش و اطلاعات و مشارکتی بودن پژوهش استفاده شد. برای پایایی نیز از تکنیک محاسبه پایایی بین دو کدگذار (شاخص تکرارپذیری) استفاده گردید. یافتهها: شرایط علّی سرریز دانش شامل علل سازمانی، فرهنگ ارتباط و همکاری، علل دانشی، فعالیتهای نوآورانه، رهبری، پژوهش و توسعه، منابع انسانی، حمایت؛ پیامدهای سرریز دانش شامل افزایش دانش و توانمندی، پیامدهای اقتصادی، پیامدهای عملکردی، گسترش شبکهها و ارتباطات سازمانی و پیامدهای فناورانه؛ شرایط زمینهای سرریز دانش شامل زیرساختها، توسعه آموزش و یادگیری، ارتقاء تواناییها و مهارتها، سرمایهگذاری و تجارت و ارتباطات؛ شرایط مداخلهگر سرریز دانش شامل شرایط سیاسی، شرایط فرهنگی و شرایط تعاملی؛ راهبردهای سرریز دانش شامل راهبردهای ارتباطی و تعاملی، توسعه سیستمها و ساختارها، راهبردهای تجاری و راهبردهای سیاسی میباشند. نتایج دلفی فازی نشان داد که همه مفاهیم مربوط به مدل پارادایمی سرریز دانش دارای آستانه پذیرش بالای 7/0 بوده و مؤلفههای شناسایی شده برای مدل پارادایمی تأیید شد. نتیجهگیری: در این پژوهش پیامدها، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و راهبردهای سرریز دانش در میان شرکتهای دانشبنیان نانو و بایو فناوری بررسی شد. منطبق بر یافتهها، فراهم کردن برخی عوامل و شرایط و از بین بردن موانع با استفاده از راهبردهای مناسب، میتواند در ارتقاء سرریز دانش مؤثر باشد و پیامدهای مثبتی را برای شرکتها و کل جامعه به همراه آورد. سرریز دانش به عنوان نوعی عامل خارجی که باعث نشت غیرارادی و تبادل داوطلبانه دانش از کشورهای توسعهیافته میشود، منبعی برای افزایش بهرهوری عوامل تولیدی است و آثار مثبتی به همراه دارد. براساس فرایند سرریز دانش میتوان منابع کمیاب و بهترین دانش را پیدا کرد و با در دسترس قرار دادن آن برای همه کارکنان، به آنها کمک کرد تا در دانش جدید و بروز تسلّط پیدا کنند. بنابراین، در شرکتهای دانشبنیان، بیش از دیگر سازمانها، دانش به عنوان مهمترین دارایی شرکت مطرح است و وقتی به طور مناسب به کار رود، میتواند منجربه توسعه توانمندی کارکنان و بهبود تولید و خدمات گردد. به طوری که سرریز دانش در این شرکتها، با در اختیار داشتن دانش نیروهای داخلی و خارجی و یکپارچهسازی آن، یادگیری و توانمندسازی فردی و سازمانی را گسترش میدهد و منجربه افزایش نوآوری سازمانی میگردد. سرریز دانش باعث تسریع روند ارتقای فناوری و رشد اقتصادی میشود. یکی از کانالهای جذب سرریز دانش، واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای از کشورهای توسعهیافته است که در صورت هدفمند بودن، افزایش تنوع و کیفیت کالاهای واسطهای و سرمایهای را به همراه داشته و امکان یادگیری از فناوری و دانش وارداتی را برای شرکتهای کشورهای در حال توسعه فراهم میآورد و بهبود وضعیت اقتصادی کشورهای مورد نظر را درپی خواهد داشت. یافتههای این پژوهش برای سیاستگذاران در حوزههای شرکتهای دانشبنیان نانو و بیوفناوری از منظر پیادهسازی الگوی پارادایمی سرریز دانش جهت کسب مزیت رقابتی و ارتقای جایگاه خود در سطح بینالمللی حائز اهمیت است و میتواند راهنمایی برای مدیران و متخصصان این حوزه قرار گیرد. | ||
کلیدواژهها | ||
سرریز دانش؛ شرکت دانشبنیان؛ نانوفناوری؛ بایو فناوری | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Knowledge Spillover Pattern Among Nano and Biotechnology Knowledge-Based Companies | ||
نویسندگان [English] | ||
Marziyeh Taham1؛ Sedigheh Mohamadesmaeil2؛ Fatemeh Nooshinfard3 | ||
1PhD., student, Department of knowledge and Information Science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran | ||
2Associate Professor, Department of knowledge and Information Science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran | ||
3Associate Professor, Department of knowledge and Information Science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran | ||
چکیده [English] | ||
Purpose: Knowledge spillover refers to the intellectual advantage gained through the exchange of information, where the producer does not receive a direct reward, or the reward received is less than the value of the knowledge generated. In fact, knowledge spillover refers to a situation in which a company benefits from the research and development efforts of another financial enterprise without providing substantial compensation to that economic entity. The purpose of the current research was to develop a model for knowledge spillover among knowledge-based nanotechnology and biotechnology companies. Method: The methodology of the current research is classified as applied research utilizing a qualitative approach with an exploratory nature. Additionally, this study was guided by a fundamental objective and employed qualitative analysis in conjunction with a sequential exploratory design. In mixed exploratory research projects, the researcher seeks to gain a comprehensive understanding of an uncertain situation. To achieve this, they first collect qualitative data. Therefore, to implement this plan, the first stage involves identifying the components of knowledge spillover among knowledge-based companies in the fields of nanotechnology and biotechnology. By utilizing foundational data theory and conducting interviews based on theoretical sampling, various aspects of this process were identified. In this research, foundational grounded theory was employed, and interviews were conducted to extract components of knowledge spillover. The community comprised experts, entrepreneurs, and managers from knowledge-based nano and biotechnology companies. A purposive sampling method was employed, and ultimately, based on theoretical saturation, 12 individuals participated in the study. Through semi-structured interviews with experts and the acquisition of necessary agreements, the dimensions, components, and final indicators for the knowledge management model were identified and established. To ensure the validity of the qualitative component (both form and content validity) of the research, as well as to guarantee the accuracy and reliability of the findings from the perspectives of the researcher, participants, and readers of the research report, several measures were implemented. These included member checks, peer reviews, and the expertise and records of supervisors and advisors. The research team brought several years of experience in the fields of information science, epistemology, and knowledge management, which contributed to the collaborative nature of the study. For assessing reliability, the reproducibility index was calculated between two coders. Findings: The findings indicate that the causal factors contributing to knowledge overflow include organizational causes, a culture of communication and collaboration, knowledge-related factors, innovative activities, leadership, research and development, human resources, and support. The consequences of knowledge spillover encompass an increase in knowledge and capabilities, economic impacts, functional outcomes, the expansion of organizational networks and communications, and technological advancements. The background conditions for knowledge overflow consist of infrastructure, the development of education and learning, enhancement of abilities and skills, as well as investment, trade, and communication. Intervening conditions affecting knowledge overflow include political, cultural, and interactive factors. Strategies for managing knowledge spillover involve communication and interaction strategies, the development of systems and structures, business strategies, and political strategies. The fuzzy Delphi results indicated that all concepts associated with the knowledge overflow paradigm model had an acceptance threshold exceeding 0.7, and the identified components were validated for the paradigm model. Conclusion: In this research, we investigated the consequences, background conditions, intervening factors, and knowledge spillover strategies among knowledge-based companies in the fields of nanotechnology and biotechnology. The findings indicate that providing certain factors and conditions, as well as eliminating obstacles through appropriate strategies, can effectively promote knowledge spillover, resulting in positive consequences for both companies and society as a whole. Knowledge spillover, as a type of external factor, leads to both involuntary leakage and voluntary exchange of knowledge from developed countries. This phenomenon serves as a catalyst for enhancing the productivity of production factors and yields positive effects. Based on the concept of knowledge spillover, organizations can identify scarce resources and valuable insights. By making this knowledge accessible to all employees, companies can facilitate the mastery of new and updated information. In knowledge-based organizations, knowledge is regarded as the most important asset. When utilized effectively, it can enhance employees' capabilities and improve both production and services. The overflow of knowledge within these companies, through the understanding of both internal and external forces and their integration, enhances learning, empowers individuals and organizations, and ultimately fosters increased organizational innovation. The abundance of knowledge accelerates technological advancement and economic growth. One key channel for absorbing this knowledge is the importation of intermediate and capital goods from developed countries. When strategically targeted, these imports enhance the variety and quality of goods available, facilitating technology transfer and learning opportunities. This influx of imported knowledge benefits companies in developing countries and contributes to the overall improvement of their economic conditions. The findings of this research are significant for policymakers in the fields of knowledge-based nanotechnology and biotechnology companies. They provide insights into implementing the paradigm model of knowledge spillover, which can help these companies gain a competitive advantage and enhance their standing on an international scale. Additionally, this research can serve as a valuable guide for managers and specialists in these industries. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Knowledge spillover, Knowledge-based companies, Nanotechnology, Biotechnology | ||
مراجع | ||
ارمغان، ن.، قائد شرفی، ه.، آقابیگی، س. (1401). نقش نوآورى باز در توسعه فناورى شرکتهاى دانشبنیان مورد مطالعه: مرکز رشد سازمان پژوهشهاى علمى و صنعتى ایران. مدیریت توسعه فناورى، 12(1): 60-38.
https://doi.org/10.22104/jtdm.2022.5132.2863
استیری، م.، مهرآیین، م. (1401). شناسایی و مدلسازی عوامل کلیدی موفقیت شرکتهای دانشبنیان. پژوهشنامه مدیریت تحول، 14(1): 28-1. https://doi.org/10.22067/tmj.2022.69632.1077
افشار، ع.، سلیمی، ق.، مرزوقی، ر.، محمدی، م.، شفیعی سروستانی، م. (1402). طراحی چارچوب مدل آموزشی ارشادگری بر خط مبتنی بر تسهیم دانش برای آموزش مشاغل کلیدی حمل و نقل ریلی کشور. آموزش و توسعه منابع انسانی، 36(10): 41-20.
امیدوار، ز.، کشتهگر، ع. (1400). تأثیر کسب دانش بر بهبود عملکرد نوآوری باز با نقش تعدیلگری حفظ کارکنان و شیوههای مدیریت منابع انسانی در شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری استان فارس. زیست بوم نوآوری، 1(4): 85-69. https://doi.org/10.22111/innoeco.2022.41463.1026
انتظاری، ی. (1401). اکوسیستم توسعه دانشبنیان و اشتغال دانشآموختگان آموزش عالی. پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، 28(1): 30-1. https://doi.org/10.52547/irphe.1401.1.1
بشیری منش، ن.، دهقانی، ز. (1400). تأثیرحمایتهای دولتی بر عملکرد نوآوری و مسئولیت اجتماعی مدیران. مدیریت نوآوری، 10(1): 74-45.
پورمتقی آلمانی، ص.، شاهآبادی، ا.، مهرگان، ن. (1401). تأثیر جهانی شدن و جذب سرریز فناوری بر تابآوری اقتصادی. مطالعات و سیاستهای اقتصادی، 9(1): 33-3. https://doi.org/ 10.22096/esp.2020.125727.1340
جعفری، ع.، دانشفرد، ک.، مهرآرا، ا. (1401). مدل بومی تأثیر سرمایههای دانشی بر استراتژیهای منابع انسانی در نظام آموزش عالی ایران. پژوهشهای مدیریت منابع انسانی، 14(3): 253-229.
حسینی، ک.، اصغرپور ماسوله، ا.، نوغانی دخت بهمنی، م.، حاتمی، ص. (1402). شناسایی شرایط زمینهای و مداخلهای در پرورش هوشیاری کارآفرینانه (مطالعه کیفی تجارب زیسته بنیانگذاران شرکتهای دانشبنیان مشهد). توسعه کارآفرینی، 58: 13-2. https://doi.org/ 10.22059/jed.2023.305996.653409
خادم، م.، رضوی، م.، موسوی جهرمی، ی. (1394). بررسی عوامل شکلگیری سرریزهای فناورانه حاصل از سرمایهگذاری مستقیم خارجی در مناطق آزاد ایران. مدیریت نوآوری، 4(3): 46-23.
خانی جزنی، ج.، آذرفر، ا.، جعفری، س. (1401). مدلسازی فرایندهای کسبوکار شرکتهای دانشبنیان. تصمیمگیری و تحقیق در عملیات، 7(2): 298-277. https://doi.org/20.1001.1.25385097.1401.7.2.5.2
رزاززاده طوسی، ن.، بذرافشان مقدم، م.، یعقوبی، ن.، کیخا، ع.، حدادی، ا. (1400). شناسایی مؤلفهها و زیرمؤلفههای الگوی پیشرانهای توسعه شرکتهای دانشبنیان. مدیریت بهرهوری، 15(4): 23-49.
https://doi.org/10.30495/qjopm.2021.1916780.3017
روزبهانی، م.، سهیلی، ک.، فتاحی، ش. (1398). بررسی تأثیر سرریزهای سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر همگرایی شدت انرژی در استانهای ایران. پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران، 99(33): 126-99.
https://doi.org/10.22054/jiee.2021.49591.1721
رئیسی نافچی، س.، حسنقلیپور، ط.، عباسیان، ع. (1401). طراحی الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه ساختمان با رویکرد کیفی فراترکیب. تحقیقات بازاریابی نوین، 12(1): 232-201.
https://doi.org/10.22108/nmrj.2022.132107.2629
زرگر، م.، طاهری، م.، حیدریه، ع. (1401). تاثیر تحقیق و توسعه بر چابکی سازمان و بهرهوری عوامل تولید با روشهای مدلیابی معادلات ساختاری و رویکرد پویایی سیستم. مدیریت بهرهوری، شماره 61: 244-265.
https://doi.org/10.30495/qjopm.2020.580923.2302
سهرابی، ع.، یزدخواستی، ع.، صادقی آرانی، ز. (1400). فراتحلیل عوامل سازمانی مؤثر بر تسهیم دانش سازمانی. علوم و فنون مدیریت اطلاعات، 7(3): 322-277. https://doi.org/10.22091/stim.2020.6173.1471
شاهآبادی، ا.، ساریگل، س. (1395). اثر حکمرانی و حقوق مالکیت فکری بر سرریز دانش در کشورهای در حال توسعه منتخب. پژوهشنامه بازرگانی،20(78): 124-93.
شوالپور، س. (1400). مدل توسعه سازوکارهای سرریزهای محلی دانش در خوشههای صنعتی؛ مورد مطالعه حوزه نفت و گاز. رساله دکتری. دانشکده مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران.
عربشاهی، م.، کبیری، ع.، بهبودی، ا. (1401). تأثیر ارزش دانش مدیران عالی بر شیوههای اشتراک دانش، نوآوری باز و عملکرد سازمان. مدیریت دانش سازمانی، 5(16): 191-165.
https://doi.org/ 20.1001.1.26454262.1401.5.1.6.0
علیآبادیان، ع.، زمانی مقدم، ا.، حسینی شکیب، م.، خمسه، ع. (1402). شناسایی و رتبهبندی عوامل کلیدی مؤثر بر کسب ارزش مبتنی بر اقتصاد نوآوری در شرکتهای دانشبنیان فناوری اطلاعات. پژوهشهای برنامه و توسعه، 13(1): 66-39. https://doi.org/10.22034/pbr.2023.362913.1273 عوضپور، ر. (1397). طراحی الگوی شکلگیری سرریز دانش بین خوشههای صنعتی. رساله دکتری. دانشگاه تهران، پردیسهای منطقهای پردیس البرز.
قائد امینی هارونی، ع.، صادقی، م.، صادقی دهچشمه، ز.، مالکی فارسانی، غ. (1401). تاثیر رهبری تحولگرا بر گشودگی برای تغییر از طریق نوآوری و یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان). بازیابی دانش و نظامهای معنایی (آماده انتشار). https://doi.org/10.22054/jks.2022.63861.1473
مصافی، ف.، میرزایی محرمانی، س.، فخرینژاد، ر.، کارگر، م. (1401). بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر ظرفیت جذب دانش با میانجیگری انرژی سازمانی (مطالعه موردی: اداره آموزش و پرورش شهرستان آستارا). پژوهش ملل، 74: 157-141. معصومی، ع.، فیضی، ع. (1400). مدلهای فرهنگ سازمانی و شرکتهای دانشبنیان. رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری، 5(16): 85-64.
نجاتی، م.، اخباری، ر. (1399). شکاف تکنولوژی و تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر بهرهوری کل عوامل تولید (مطالعه موردی: صنعت ایران). پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)، 20(2): 99-120.
https://doi.org/20.1001.1.17356768.1399.20.2.5.8
نصری، ا. (1401). بررسی چالشها و موانع پیش روی شرکتهای دانشبنیان. مطالعات و پژوهشهای اداری، 15(5): 52-59. همدم، ه.، زینالی، م.، بادآورنهندی، ی.، محمدی، ا. (1400). شناسایی و رتبهبندی عوامل زمینهای و دانشی موثر بر انتقال دانش استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی با رویکرد توسعه کسبوکارهای بینالمللی. مدیریت کسبوکارهای بینالمللی، 4(4): 109-89. https://doi.org/10.22034/jiba.2021.46485.1725 | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 668 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 170 |