نظریه تکامل و سازگاری آن با آموزه های دینی در نظرالوین پلنتینگا و نقدهای دنیل دنت | ||
پژوهشهای فلسفی -کلامی | ||
مقاله 10، دوره 20، شماره 1 - شماره پیاپی 75، فروردین 1397، صفحه 179-202 اصل مقاله (1.29 M) | ||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22091/pfk.2018.26.1017 | ||
نویسنده | ||
هژیر مهری* | ||
دانشآموخته دکتری رشته کلام-فلسفه دین دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران | ||
چکیده | ||
در مقالۀ حاضر مفاد و معنای مورد نظر پلنتینگا از نظریۀ تکامل که ما نام آن را «تکاملِ خدابنیاد» نهادیم -بر اساس مبانی و پیشزمینۀ معرفتشناسانه اصلاح شده که یکی از نمونههای نظریۀ علم دینی اوست - بحث و بررسی میکنیم و سپس نقدهای دِنت- به عنوان یک نئودارونیسم ملحد - بر نظریۀ «تکامل خدابنیاد» پلنتینگا مورد جرح و تعدیل قرار میدهیم و در نهایت، ارزیابی از آرای دو فیلسوف با داوری نگارنده بعمل میآید تا به جمعبندی و نتیجهگیری نهایی برسیم. برای توضیح مختصر این دو دیدگاه بایستی گفت از نظر پلنتینگا تکامل و خلقتگرایی مفاهیم فرهنگی هستند که بهعنوان نشانگرهای ایدئولوژیک عمل میکنند. در نقطۀ مقابل، دِنت برای درک تکامل، یک دیدگاه منحصراً سکولار و یا بیخدایی را تأیید میکند، از نظر دِنت ایدۀ داروین در نظریۀ تکامل خطرناک است و همانند اسید کیهانی است که مفاهیم خدا و دین و متعاقباً «نظریۀ خلقتگرایی» را در خود ذوب میکند، ولی پلنتینگا برای دفاع از نظریهاش معتقد است، ستون الهی از زیستشناسی تکاملی وجود دارد که برای بحثهای معاصر در رابطۀ بین زیستشناسی، فلسفه و الهیات اهمیت دارد. | ||
تازه های تحقیق | ||
جمعبندی و نتیجهگیری به نظر دِنت، پلنتینگا فریب فرضیهٔ سوپرمنِ او را خورده است و در نهایت، معتقد است که پلنتینگا با ردّ فرضیهٔ «سوپر من» او به تناقضگویی افتاده و مغلوب شده است…. بنابر این، بعنوان نتیجه گیری بحث به این صورت میتوان بیان کرد که پلنتینگا از داستان سوپرمنِ او انتقاد کرده چون هدف دنت، نشاندادنِ کمعمق بودن تمام تلاشهایی است که برای حفظ انسجام بین علم و دین انجام میشود و میخواهد که اعتقاد دینی را به زور دستکاری کند تا به لحاظ منطقی با علم جور درآید و اینکه این یک سنت قدیمی است و اشخاص بزرگ و برجستهای آنرا تقویت کردهاند، دلیل نمیشود که بیش از یک اسطوره بدان توجه کنیم. شاید جالب باشد که نقشهای تکاملی را به شخصیتهای پانتئونِ روم یا یونان بدهیم: پوسیدون میتوانست خدایی کند به مدت دو میلیارد سال آنها زمانی که حیات تنها به اقیانوسها محدود بود؛ آفرودیت (الههٔ عشق در یونان) با یک پلکزدن میتوانست تولیدمثل جنسی را ایجاد کند. موجودات فوقطبیعی و مرموز و ناشناخته به نحو اتوماتیک میتوانند هرآنچه دلشان بخواهد یا آرزو دارند انجام دهند. در نهایت، باید روشن شود که تکامل تنها دلیل کافی برای توصیف فرآیندهای مختلفی است که در طبیعت اتفاق میافتد، البته، به این معنا نیست که نظریههای فعلی تکامل، در واقع، یک گزارش علمی کاملاً کافی از مبدأ و توسعه زندگی هستند. اگر ما بهدنبال تجزیه و تحلیل کامل زیستشناسی با توجه به فلسفه طبیعی تئیستی بودیم، سؤالات زیادی وجود دارد که باید مطرح شود: و در این خلاصه نمیشد که پلنتینگا پیشرفتهایی برای وجود روح انسان و هستیشناسی بنیادی تمایز بین انسانها و بقیه طبیعت قائل شود. پلنتینگا فکر میکند که روح انسانی، با توجه به اینکه عملکرد مناسب آن نه یک عضو بدن بهطور خاص توسط خدا ایجاد شده است. چنین کاربردی از دکترین خلقت به روح انسان بستگی دارد و این به استدلالهایش دربارۀ وجود و ماهیت روح، در فلسفه طبیعی منوط میکند. بنابر این، هر درک شخصیت انسان به عنوان ترکیبی از بدن و روح با زیستشناسی تکاملی سازگار است، نیاز به درک دینی از خلقت و سازگاری فعل الهی با علل طبیعی آن دارد. از اینرو، اهمیت تجزیه و تحلیل خلقت برای بحث خاصی دربارۀ طبیعت بشر و زیستشناسی معاصر ارائه شده است. هدف نگارنده در این مقاله این نبود که نظریات پلنتینگا دربارۀٔ طبیعت بشری در راستای نظریهٔ تکامل را بررسی کند و بهویژه اینکه او از این دیدگاه که انسان از بدن و روح تشکیل شده است، دفاع میکند. با اینحال، تنها باید توجه کنیم که پلنتینگا دوبعدی (دوئالیسم) نیست؛ او فکر نمیکند که بدن یک موجودیت و روح موجودیت دیگری دارد، بلکه به اتحاد این دو در نظریۀ تکامل اعتقاد دارد. انسان یک چیز است که از لحاظ وحدت به دو اصل، یک ماده و یک بعد روحانی منتهی میشود. تجزیه و تحلیل پلنتینگا از روح انسانی بخشی جداییناپذیر از تفسیر او از موجودات زنده در نظریۀ تکامل و فعل الهی در جهان و متعاقباً بحث فاعلیت خداوند است که خود بخشی از درک او از تمایز بین صورت و ماده، فیزیکی است. به نظر نگارنده، با در نظر گرفتن نقدهای دنت به نظریهٔ او ردّ ادعاهای خاص پلنتینگا دربارۀ روح انسانی به هیچ وجه به حقیقت تجزیه و تحلیل او از خلقت توسط تکامل لطمه نمیزند و تجزیه و تحلیل پلنتینگا از خلقت با تفکر تکاملیِ معاصر سازگاری دارد.
| ||
کلیدواژهها | ||
تکامل؛ نئوداروینیسم؛ معرفتشناسی اصلاحشده؛ بیخدایی؛ انتخاب طبیعی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Concordance of the Evolution Theory with Religious Teachings; Alvin Plantinga's God-based Evolution Theory and Daniel Dennett's Athiestic Criticisms | ||
نویسندگان [English] | ||
Hazhir Mehri | ||
PhD student of theology – Philosophy of Religion, Islamic Azad University, Science and Research Department, Tehran | | ||
چکیده [English] | ||
The present paper discusses and studies Plantinga's intended context and meaning regarding the Evolution Theory - which we have named as "God-based Evolution" - based on the foundations and premises of reformed epistemology which is one of the examples of his religious scientific theories; in the next part of the paper Dennett's criticisms as a New Darwinian atheist on Plantinga's "God-based Evolution" have been modified and finally, the writer evaluates and judges the views of these two philosophers in order to reach a final conclusion. In order to briefly explain these two views, it must be said that according to Plantinga Evolutionism and Creationism are cultural concepts that act as ideological indicators; in contrast, Dennett accepts an exclusively secular or godless view in order to understand evolution. According to him, Darwin's idea regarding the Evolution Theory is dangerous and is like a cosmological acid that absorbs the concepts of God, religion and later the "Theory of Creationism" into itself. But Plantinga, in defense of his view, believes in the existence of Divine action from evolutionary biology which is important in contemporary discussions about the relation between biology, philosophy and theology. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Evolution, New Darwinism, reformed epistemology, Atheism, natural selection | ||
مراجع | ||
- Aquinas, Thomas. (1998). The Summa Theologica. Translated by Fathers of the English Dominican Province: Index. St. - Beilby, James. (2002). Naturalism Defeated? Essay on Plantinga s Evolutionary Argument against Naturalism. Ithaca: Cornell University press. - Clayton,Philip (1997). God and Contemporary Scienc. Edinburgh: Edinburg University press. - Dawkins Richard,. (1998). The Improbability of God. Free Inquiry Magazine, Vol 18, no. 2. - Dawkins, Richard. (1986). the Blind Watchmaker. London and New York: North. - Dennett, Daniel).1996(. Darwin's Dangerous Idea: Evolution and the Meanings of Life. Simon & Schuster. Reprint edition. - Dennett, Daniel. (2006). Breaking the Spell: Religion as a Natural Phenomenon. Penguin Group. - Lycan, William. (2009). who is himself a Materialist. Giving Dualism its Due. Australasian Journal of philosophy. Vol. 87 - McMullin, Ernen. (1991). Plantinga's Defense of Special Creation. in Christian Scholars Review XXI: 1, September, pp. 55-79. - Plantinga, Alvin. (1986). the Foundations of Theism: A Reply. Faith and Philosophy 3 - Plantinga, Alvin. (2000). Warranted Christian Belief. New York: Oxford University Press. - Plantinga, Alvin. (2008). Knowledge of God, Blackwell. Religion and Science. The Stanford Encyclopedia of philosophy (winter 2008 Edition). Edward N. Zalta (Ed). - Plantinga, Alvin. (2011). Science and Religion (with Daniel Dennet). Oxford: Oxford University press. Plantinga, Alvin. (2011). Where the Conflict Really Lies: Science, Religion, and Naturalism. Oxford: Oxford University Press. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,292 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 984 |